حالت تاریک
  • چهارشنبه, 1403/11/17 شمسی | 2025/02/05 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن سفیر افلاک | safireaflak هستید؟
هنگام یاری کردن قدس عزیز است
فرازی از وصیت‌نامه شهید «مرتضی آقایی»؛

هنگام یاری کردن قدس عزیز است

شهید «مرتضی آقایی» در وصیت‌نامه خود نوشته است: هنگام یاری کردن قدس عزیز است. امیدوارم وصیتم را عمل کنید و بدانید که شهیدان زنده‌اند و ما راه شهیدان را می‌پیمائیم و از حوادث روزگار هراسی نداریم.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک، شهید مرتضی آقايی، بيست و پنجم شهريور ۱۳۵۰، در روستای دارايی از توابع شهرستان خرم‌آباد به دنيا آمد. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و هفتم فروردين ۱۳۶۶، در مريوان توسط نيروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش واقع است.

 

وصیت‌نامه شهید:

ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون «قرآن کریم»

با سلام و درود به پیشگاه حضرت ولی عصر مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه شریف) و با سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی و با سلام بر امت ایثارگر و فداکار ایران و با درود بر رزمندگان سلحشور و سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت از هابیل تا شهدای کربلای حسینی و کربلای خونین ایران. بنده با امام امت میثاق بسته‌ام و به او وفادارم زیرا او به اسلام و قرآن وفادار است و اگر چندین بار مرا بکشند و زنده‌کنند دست از او نخواهم کشید. راه سعادت‌بخش حسین را ادامه دهید و زینب‌وار زندگی کنید.

خدایا! بارالها معبودا معشوقا و ای مولایم بنده ضعیف و ناتوانم دوست دارم دشمن چشم‌هایم را در اوج دردش از حدقه درآورد و دست‌هایم را قطعه قطعه کند پاهایم را از بدن جدا سازد و قلبم را آماج رگبارهایش قرار دهد و سرم چون دیگر برادرانم در کردستان از تن جدا نماید تا دشمنان مکتبم در کمال رنج و اندوه مشاهده کنند که گرچه چشم‌ها و دست‌ها و پاها و سر و قلبم را از من گرفتند اما یک چیز را نتوانسته‌اند از من بگیرند و آن هدف و ایمان بنده می‌باشد زیرا به خالق مطلق هستی عشق می‌ورزم.

سخنی با پدرم: پدر عزیز شما بودید که از دوران طفولیت تا امروز زحمات بسیار زیادی برای فرزند خود کشیده و بنده را بزرگ نموده و همانند ابراهیم (ع) روانه قربانگاه نمودی و روانه جنگ با مزدوران آمریکایی گردید. اکنون زبان من قادر نیست از شما تشکر نمایم ولی شما باید قلباً مرا ببخشی و از من راضی باشی زیرا راه من راه حسین (ع) یعنی کربلا و مقصد من مقصد او یعنی شهادت و دیدار خدا و قول می‌دهم این راه را به پایان برسانم.

اما سخنی با مادر مهربانم: سلام بر تو ای مادر ای کسی که شب‌های تاریک مرا در دامن می‌گذاردی و نوازش می‌کردی، چگونه درباره تو سخن بگویم به نام تو که می‌رسم عرق بر پیشانی‌ام می‌خشکد. دستم قدرت گرفتن قلم را ندارد و قلم یارای نوشتن اما همین مقدار با تو بگویم که بعد از مرگ من گریه و زاری مکن. تو که مرا به مهر علی و حسین (ع) پروریدی می‌خواهم زینب‌وار زندگی کنی و صبر پیشه‌سازی که مرگ در راه خدا ماتم و زاری ندارد. لباس سیاه نپوش و از تو می‌خواهم مرا حلال نمائی، تنها سخنم با خواهرانم رعایت حفظ حجاب و پاکدامنی و عفت است.

و پیام بنده برای امت شهیدپرور و مقاوم ایران اینست که امام را تنها نگذارید پشت جبهه را خالی نکنید و تمام افرادی که قدرت سلاح گرفتن دارند جبهه‌ها را پر کنند که این یک وظیفه دینی و الهی است، این قافله به‌سوی کربلا در حرکت است ای کسانی که به دنیای مادی دل‌بسته‌اید حرکت کنید که به حق مولایم حسین عزت شما در گرو مرگ سرختان می‌باشد و ذلت شما در سکوت و ضعف شماست.

برخیزید ای رزم‌آوران گاه ستیز است، هنگام یاری کردن قدس عزیز است. امیدوارم وصیتم را عمل کنید و بدانید که شهیدان زنده‌اند و ما راه شهیدان را می‌پیمائیم و از حوادث روزگار هراسی نداریم.

و اما سخنی با تنها برادرم و تنها امید آینده خانواده‌ام: در ابتدا امیدوارم بعد از مرگ برادرت به‌جای گریه با پرچمی قرمز و لبخندی بر لب و مسرور بر سر مزارم بیایی و با افتخار و شادی خودت دشمنان اسلام را ناشاد نمائی. برادر عزیز! در مقابل سختی‌ها مقاومت کن زیرا بعد از مرگ برادرت بار سنگین زندگی خانواده و مبارزه بر علیه ظلم و ستم و دفاع از امام و اسلام به‌عهده شماست. ان‌شاءالله بعد از من راه تو صراط مستقیم و خط تو خط رهبر کبیر انقلاب باشد.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.