به گزارش سفیرافلاک، ۲۵ مارس سال ۲۰۱۵ (۶ فروردین ماه ۱۳۹۴) تاریخی است که هیچگاه از اذهان یمنیها پاک نخواهد شد. درست در چنین روزی، عربستان سعودی با تشکیل ائتلافی تحت عنوان «عاصفه الحزم» (طوفان قاطعیت) جنگ تجاوزکارانه خود علیه مردم بیگناه یمن را کلید زد. سعودیها از همان ابتدا مدعی شدند که هدف اصلی از مداخله نظامی در یمن، بازگرداندن مشروعیت به این کشور است!
مقامات عربستان سعودی گمان میکردند که ظرف مدت چند هفته یا چند ماه قادر خواهند بود به اهداف خود در یمن جامه عمل بپوشانند اما مقاومت این کشور، آنها را به شدت غافلگیر ساخت.
سعودیها پیش بینی میکردند که در یک بازه زمانی بسیار کوتاه میتوانند به تمامی اهداف از پیش تعیین شده در جنگ یمن دست یابند. با این حال، مقاومت مردم یمن از یک سویی و ایستادگی انصارالله و نیز ارتش و کمیتههای مردمی در برابر متجاوزان از سوی دیگر، موجب برهم خوردن تمامی معادلات ریاض شد.
تحولات یمن از «شرایط ویژه»ای خبر میدهد. رژیم سعودی در هفتمین سالگرد و آغاز هشتمین سال جنگ علیه مردم مظلوم یمن، آتشبس دوماههای را اعلام کرد و کمی پس از آن «منصورهادی» را وادار کرد تا قدرتی که نداشت به شورای ریاستجمهوری واگذار نماید. در عین حال این رژیم یک هفته پس از اعلام آتشبس، بارها آن را نقض کرده است!
میتوان گفت افق تحولات یمن تا حدی روشنتر شده است. اینک در آغاز هشتمین سال جنگی که عربستان مدعی بود ظرف دو تا چهار هفته، آن را به نتیجه مطلوب خود میرساند، گذشته است. آن نیرویی که ارتش عربستان آن را ناچیز به حساب میآورد اینک به یک نیروی قوی تبدیل گردیده و میتواند همزمان در چند جبهه بجنگد؛ جنگ علیه مزدوران داخلی و خارجی، جنگ علیه رژیم متجاوز سعودی و جنگ علیه نیروهای امارات. این به آن معناست که سیاست بهکارگیری جنگ برای طرف سعودی کارآیی نداشته و به ضدخود تبدیل شده است. در همان حال طرف یمنی، اگرچه هزینهها و آلام زیادی هم داشته ولی به دلیل آنکه این هزینهها در دفاع از وطن بوده، مورد پذیرش میباشد.
امروز ملت یمن به یک ارتش توانمند و یک نیروی جدید دست پیدا کرده و در زمینه تکنولوژیهای نظامی هم موقعیتهای زیادی به دست آورده است. براین اساس روزی که جنگ به پایان برسد، تا سالهای متمادی مردم یمن با دستاوردهای جنگ زندگی خواهند کرد. اما وضع طرفهای مقابل آنان، روز بعد از پایان جنگ شباهتی با روز پیش از آغاز جنگ ندارند.
این جنگ لااقل نیمی از ذخایر مالی عربستان را بلعیده است. تأسیسات سعودی که طی بیش از ۷۰ سال هیچگاه مورد حمله قرار نگرفته بود، اینک امنیت آن در وضعیت شکننده قرار گرفته است. اعتماد دنیا به توانمندی عربستان در اداره جنگی که یکطرف آن جریان مقاومت باشد، از دست رفته است.
مردم یمن نسبت به عربستان وضعیتی شبیه مردم پاکستان نسبت به هند پیدا کرده و این جنگ میان آنان خصومتی پدید آورده که میتواند چاشنی هر درگیری در آینده باشد. در این جنگ در حالی تأسیسات جنوب و غرب عربستان مورد تهاجم قرار گرفتند که به انواعی از سیستمهای دفاعی مثل پاتریوت مجهز بودند. بنابراین از فردای جنگ، عربستان ناگزیر است فکری برای انتقال این تأسیسات به عمق سرزمین خود بکند. اما آیا پهپادهای مهاجم انصارالله به طور واقعی عمقی برای عربستان باقی گذاشته است؟
چشمانداز این جنگ هر چه باشد، برای طرف سعودی روشن نخواهد بود. مدت زمان مدیدی باید بگذرد تا روابط دولتها در ریاض و صنعا بتواند به وضع عادی بازگردد. عربستان پیش از جنگ نه تنها مرزهای امنی داشت، بلکه در همه شئون یمن هم دخالت میکرد. اما اینک بیش از ۶۰۰کیلومتر از مرز آن در معرض حوادث غیرقابل پیشبینی قرار گرفته و امنیت از آن رخت بربسته است.
هزینه نگهداری این مرز اینک و در دوره صلح خیلی بالا رفته است. موضوع مهم دیگر تغییر ژئوپلیتیک این حوزه پس از پایان جنگ است. ترکیبهای یمن و انصارالله، دریای سرخ و انصارالله، باب المندب و انصارالله، صادرات نفت و انصارالله برای چندین دهه تفکیکناپذیر خواهند بود.
درپایان لازم است یادی کنیم از سید الشهدای مقاومت حاج قاسم سلیمانی که به لطف الهی ثمره مجاهدتها وخون این شهید والامقام هرروز شاهد کسترش وموفقیت چشم گیر گفتمان مقاومت در منطقه هستیم از سوریه وعراق ، لبنان وفلسطین ، یمن وبحرین همگی یک تابلو را نشان می دهد تنها گزاره رهایی ملتهای منطقه ازوابستگی و نیل به پیروزی گفتمان مقاومت است وبس.
انتهای پیام/
- نویسنده : همایون رهبران، کارشناس مسائل سیاسی
Thursday, 26 May , 2022