شهید کرمخدا ابراهیمیآهنگران سوم مرداد ۱۳۳۴، در شهرستان الشتر به دنیا آمد. پدرش اسفندیار و مادرش شکر نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۵۴ ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. سیزدهم آذر ۱۳۶۳، با سمت فرمانده گردان در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهرستان خرمآباد واقع است.
بسمالله الرحمن الرحیم
ولا تحسبنالذین قتلوا فیسبیلالله امواتاً بل احیا عندربهم یرزقون
سلام بر تو ای امام عزیز، ای کوه حلم و تقوی، ای خلیفهالله. مرا ببخش که بیش از این نتوانستم در جهت حاکمیتالله در زمین تو را یاری کنم. ایکاش میتوانستم صدها بار زنده گردم و دوباره چنین بمیرم. ای امام شما در هر صبح و شام که دست بر دعا بر میداری و با خدای خویش در خلوتگاه عشق به نیایش مشغول میشود، آمرزش شهیدان را نیز از خداوند تبارک و تعالی بخواه تا از سر تقصیرات دنیوی ما در گذرد و آن لحظات شهادت را از ما بپذیرد تا خدای نکرده اگر هوایی در سر میپرورانده و افکار دنیوی داشته باشم، موجب ازدستدادن فضیلت شهادت نگردد.
وصیت من پیامی است به همه نسلهای آینده تاریخ بشری و پیغامی است که برای همه پرچمداران توحید دار. پیغامی که از شهیدان دارم، من خود مدعی سخنی نیستم، بلکه سخنان دهها هزار شهید است و چون آهنگ پیوستن به آنان نمودهام، بر آنم که همشعارشان شوم، باشد که خداوند مرا در زمره پذیرفتگان خویش بفرماید. همه شهیدان محور خطابتان به آیندگان و ماندگان سه مطلب است: وحدت، پشتیبانی ولایتفقیه، نفی مستکبران و اتخاذ حق مظلومان از ظالمان در همه جهان. آنها خود بر این مهمات معتقد بودند و با شهادتشان ثابت کردند و الان جمع شاهدان نظارهگر این است که ما چگونه عمل کنیم.
ما چقدر در برابر خونی که آنها نثار کردند خود را مسئول احساس میکنیم، وحدت اساس تشکیلات سالم و پیشرو میباشد و ولایت خونبهای مظلومیت تاریخ از آدم تا خاتم بوده و ولایت فقیه تداومبخش ندای برحق مظلومان در زمان غیبتکبری، ولایتفقیه حبالمتین مظلومان است که با تکیه بر اسلام، یگانه محوری است که بر آن است تا حق نسل مستضعف را از ظالمان بگیرد.
جامعه منهای ولایت فقیه انسان منهای روح. ای کاش روشنفکران دنیا این مسئله را در تمامی جوامع تا آنجا که تاریخ میبیند، تحقیق میکردند و آنوقت جهانیان میفهمیدند که هیچ حکومتی در تاریخ گذشته انسانیتر از حکومت انبیا نبوده و بعد از آن هیچ نظامی عادلتر و اساسیتر از نظام حاکم بر مدینه در زمان پیامبرخاتم و به دنبال آن حکومت چندساله حضرت علی(ع) با تکیه بر همین قالب.
هیچ جامعهای ایدهآلتر از جامعه ای که بر اساس ولایت فقیه بنیانگذاری بشود، وجود نداشته است، زیرا مسیر گذشته هر جا و طلیعهای نشان میداده وانسانها را چندصباحی با حقیقت عدل انسانیت استقلال و آزادی آشنا میکرده است و اینک که در آستانه شهادت واقعم، مسئولم که ندای بر حق شهدا را برای مظلومان که تنها مخاطبان ایناناند، بیان کنم و به آنها بگویم تنها مسیری که میتواند حق از دست رفته پدرانمان را و حق ازدسترفته خودتان را از دیکتاتوران موجود بگیرد، مسیری است که تکیهگاهش ولایت فقیه باشد.
معبودا، پروردگارا، تو را قسم میدهم به خون امام حسین(ع) به خستگی حضرت علیاکبر در آن روزی که با دشمنان اسلام در کربلا میجنگید و در برگشت از پدرش آب خواست.
قسمت میدهم که مشتری جان و مال ما باش، خداوند متعال میدانم همه کس را قبول نداری و مشتری فردی هستی که در قرآن خودت فرمودهای، ای ارحمالراحمین، ما این شرایط را نداریم، فقط خودت این سعادت را نصیب این کشور مسلمان ایران کردهای تا شاید افرادی مثل من که شرایط سوره توبه، آیه ۱۱۲ را نداشته باشند و در این جبهه که جنگ با کفار است، شهادت را نصیب ما بگردانی تا شاید در پیش پیغمبر و امامان و به خصوص در پیش امام حسین(ع) و در حضور این رهبر بزرگ روسفید شوند.
بارپروردگارا تو را قسم میدهم به خون حسین (ع)، به عزت زهرا (س) گناهکارم فقط این راه نجات است، ما را از این بست نجات بده و شهادت را نصیب ما بگردان. شاید با این جانی تا حالا در اختیار نفس اماره بوده است، در این آخر بتوانم با یاران حسین (ع) صحبت کنیم.
بارپروردگارا حکومت تو را بر جان خود حس میکنم. ای خداوند تبارک و تعالی ما را از این ظلمات نجات بده و به سوی نور ببر. یا ربالعالمین، پروردگارا این توفیق را نصیب ما بگردان و این وصیتنامه را با خون خودم رنگ کنم و شهادت را نصیبم بگردان. پروردگارا صبر و ایمان را به پدرم و مادرم عنایت بفرما. پروردگارا به خون حضرت علی(ع) این امام بزرگوار صحت و سلامت بدار و یارانش را حفظ و مصون بفرما.
پدر عزیز و بزرگوارم، تو را به خداوند آن زحماتی که برای من کشیدهای حلالم کن، میدانم فرزندی نبودهام که به تو خدمت کنم، اما برای خاطر خداوند ما را ببخشید و مادر مهربان آن رنج و شببیداریها و زحمات دیگرت و آن شیردادنت برای خاطر خداوند حلال کن. مادر میدانم واقعاً خجالتم در عوض این همه زحمت مادری که کشیدهای و همه مادرها میکشند، به خصوص شما که عاطفه مادریت را میدانم که چطور است، اما حلالم کن و همیشه صبر داشته باشید.
برادرانم، شما را به خداوند قسم میدهم که بزرگترین قدرت است، قسم دادهام همیشه پیرو خط امام باشید و تا میتوانید در دعای کمیل و توسل و نماز جماعت در مساجد و نماز جمعه شرکت کنید و اگر این اعمال را انجام بدهید، فریب شیطان را نمیخورید. اما همسرم و فرزندانم حلالم کنید، میدانم فردی نبودم که آرزوهای شما را به دستم بود انجام دهم، اما باز با این همه بدی که برای شما داشتم، حلال کنید. در آخر در مورد فرزندانم باید حتماً به مدرسه بروند و درس را ادامه دهند و آنها را به کلاس راهنمایی کنید. در پایان از خانواده سوگوارم تقاضامندم که در فراغم صبور باشند و بدانند تحمل شهادت یک شهید اجر بزرگی دارد.
انتهای پیام/
Thursday, 2 February , 2023