شهید «مسعود شیخ الملوکی» در وصیتنامه خود نوشته است: هركس دير يا زود مزه مرگ را مي‌چشد و چه زيباست اين مرگ در راه رضايت خدا باشد.

به گزارش سفیرافلاک، شهید مسعود شیخ‌الملوکی، پانزدهم اردیبهشت ۱۳۴۳، در شهرستان بروجرد به دنیا آمد، تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سوم اسفند ۱۳۶۲، در تنگه چزابه به شهادت رسید. پیکر وی مدت‌ها در منقطه برجا ماند و سال ۱۳۷۳ پس از تفحص، در زادگاهش به خاک سپرده شد.

وصیتنامه شهید مسعود شیخ الملوکی

بسم الله الرحمن الرحیم

و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الذین کله لله فان انتهوا فان یعلمون بصیر.سوره انفال آیه ۳۸

ای مومنان با کافران جهاد و مبارزه کنید که در زمین فتنه و فسادی دیگر نباشد. آئین همه دین خدا گردد و چنانچه از کفر دست کشیدند خدا به اعمالشان بنگرد.

درود به روان پاک شهیدان و درود به رهبر انقلاب اسلامی ایران امام عزیز مستضعفین و امید رنجبران و مظلومین

خدایا تشکر می‌کنم که تو این نعمت را به من دادی که بتوانم در برابر تو در راه حکومت اسلامی تمام راه‌های دیگر را فراموش کنم و فقط به تو بیندیشم.خدایا می‌توان شکر نعمت‌های تو را به جا آورم. پدر عزیزم می‌دانم که محبت من در دلت است و رنج و اندوه از دست رفتن من برایت سنگین است ولی در راه الله و به ثمر رسیدن حکومت اسلامی بسی ناچیز است و از درگاه خداوند باید تشکر کنی که این نعمت را بر شما ارزانی داشته و شما را از این ثواب محروم نگردانیده است.

پدر عزیزم از تو تشکر می‌کنم که همواره از کوچکی برای اینکه انسان درستی باشم مرا تشویق و هدایت کردی من از شما سپاسگزارم که در راه به انجام رسیدن تمام بخششهای اخلاقی و کرداری مرا هدایت و ارشاد نمودی.

مادر عزیزم همچون پدر دلبندم میدانم که غم از دست دادن فرزند برای مادر بسیار مشکل و دشوار است اگر بگویم مادر مرا فراموش کن میدانم امکان ندارد ولی مادر عزیزم عمر دنیا کوتاه است و بالاخره آدمی یک روز آمده و یک‌روز هم از دنیا می‌رود پس چه بهتر است مرگ و شهادت انسان در راه الله و خالق خود باشد.مادر عزیزم از زحماتیکه در این مدت برای من کشیدی تشکر می‌کنم و از خدای خود می‌خواهم اجر و منزلتی در بهشت به شما عنایت فرماید.

هرکس دیر یا زود مزه مرگ را می‌چشد و چه زیباست این مرگ در راه رضایت خدا باشد.

چه زیباست مردن در راه معبود و پروردگار خویش که خدا آن را در قرآن شهید می‌نامد.در زندگی به خوب زیستن زیاد فکر کرده‌ام و چگونه زیستن نسل جوان در دنیا.ما خون خود را می‌دهیم تا زمینه لازم برای ظهور مهدی آقا امام زمان(عج) با ریختن خون ما بوجود آید و پیروزی اسلام در گرو ریختن این خون‌هاست.

انسان در هر مرامی که هست دیر یا زود مزه مرگ را می‌چشد و چه بهتر که مردن در راه حق و حقیقت در راه برقراری جمهوری اسلامی با تمام قواعد و احکام آن و کتاب آسمانی باشد.من شهید می‌شوم تا دیگر مادری نگرید و دیگر پدری غمناک نشود و مسئولیت زندگی برایش سنگین نشود.

ما باید جانمان را فدا کنیم تا اسلام این مرام کامل و این مسلک حقیقت و پرمحتوا برای نسل جوان و زمینه لازم را برای ظهور آقا امام زمان آماده سازیم.

خدایا مردن مرا در راه خودت قرار ده و گناهانم را ببخش و کاری کن که خانواده من مخصوصاً پدر و مادر و برادرم مرا به خاطر کارهای خطایی که از من سر زده ببخشند و مرا حلال کنند.من چیزی ندارم که وصیت کنم ولی می‌توانم چیزی بگویم که حقیقت دارد من زیاد مطالعه نکرده‌ام و بینش زیادی ندارم ولی جهادم را در راه خدا با اطلاع و با کارهای برنامه‌ریزی و با اشتیاق و هوشیارانه انجام داده‌ام.

هرکس که کشته شد در راه خدا شهید است و هرکس که شهید شد زنده شد.از همه اقوام و آشنایان خواهش کنید که مرا حلال کنند افسوس که من بیشتر از یک جان در کالبدم نیست که بتوانم با ایثار و از خودگذشتگی اسلام عزیز را یاری کنم.

انتهای پیام/