فرازی از وصیتنامه شهید «محمد قرهسواری»
در بندگی خداوند و جهاد اکبر کوشا باشیم
شهید «محمد قرهسواری» در وصیتنامه خود نوشته است: در بندگی خدا و جهاد اکبر و خدمت به خلق کوشا باشیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک، شهید «محمدقرهسواری» اول فروردين ۱۳۴۱ در شهرستان بروجرد به دنيا آمد. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. هجدهم تيرماه ۱۳۶۶، با سمت امدادگر در ماووت عراق بر اثر اصابت تركش خمپاره به بدن شهيد شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
وصیتنامه شهید:
بهنام خداوند خالق السماوات و الارضین
بهنام آن خدایی که انسان را از نیستی به هستی آورد، از نبودن به بودن، از بودن به شدن، از شدن به دانستن و از بین آنها افرادی را که در طریق و راهش قدم برداشتند هدایت و چراغهایی را برای صحیح آمدنشان بهسوی خودش برافروخته و آنها را که مزین به قلب سلیم شده بودند در جوار ذات لایزالش قرار داده و چون قطرهای در مقابل اقیانوس بیکران الهیاش محو و ناپیدایشان ساخت که گویی خود را رها و فانی در او شدند.
از او میخواهیم در این حال که این وصیتنامه را مینویسم مرا از مهاجرین و مجاهدین در راهش قرار دهد و پس از آن پدر و مادرم را از من راضی و خشنود گرداند. سخن این است که نمیخواهم پند و اندرز برای برادران و خواهران دینیام بگویم.
آنان خود بیدارند و به دنبال کتابهایی که در این زمینه از ائمه و رهبران دینی باقیمانده رفته و میروند. تنها حرفم این است: ایهاالناس به نظرم وظیفهام در قبال شما به عنوان کلام آخر با شناختی که از هستی در قلبم بهوجود آمده، یعنی بدان رسیدهام این است که زندگی یعنی حرکت و حرکت در راه او اولا" بیراه است. تحقیقاً با خالص شدن و عالم شدن میتوان در مسیر او حرکت کرد و از این حرکت همچون غذای لذیذی در جلوی فرد گرسنهای بگذارند و آن شخص بخورد لذت برده و آن شوق و نشاط را چشیده و نشاط شهادت را لمس نمود.
بیائید مصداق این خبر شوید و واقعا شوید (تفکرالساعه افضلمن عباده سبعیتن سنه) تا رستگار شوید. فلاح و نمونه مومنینی شوید که در قرآن در سورههای مختلف از جمله والعصر و فتح از آن یاد میشود و به موجب آیه شریفه (کل النفس ذائقه الموت) که هر انسانی بهناچار میبایست روزی دار فانی را وداع گفته و به سرایباقی رهسپار شود و هیچ راه گریز و فراری نیست، چه بهترکه قبل از رفتن ره توشه بردارد و خود را آماده و مهیا سازد.
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست/ به هوای سر کویش پر و بالی بزنم
دوستان! حال که قرار بر این شده که از عالم فنا رخت بربندیم و به عالم بقا برویم چه بهتر که در بندگی خدا و جهاد اکبر و خدمت به خلق کوشا باشیم. آن طور که باید و پس از هجرت از مادیات مصداق (و هاجرو و جاهدو فی سبیل الله) گردیم که به اموال و انفس و در میدان جهاد اصغر در جبهه نبرد با استکبار جهانی یاریگر امام و پیشوایان گردیم و به حقیقت که بسیاری از برادرانمان اینچنین هستند و شما مجاهدان و رزمندگان فی سبیل الله و ما و همه به حق که باید قدر این نعمت عظمی یعنی وجود مبارک حضرت امام خمینی را بدانیم که ایشان با رهبریهای پیامبرگونهاش و صبر و استقامت نمودنش پوزه جهانخواران را به زمین مالید و کمر آنها را خرد کرد و تو ای امام، دلگرم و شکرگزار باش که خداوند عالم این طور امت و اینگونه مجاهداتی را در این جبهه نبرد با استعمار شرق و غرب در اختیار گذاشته و شما خانواده محترم شهدا، مفقودین، جانبازان و معلولان انقلاب صبر و استقامت کنید. در راه رضای خدا به فرموده امام بزرگوار فتح و پیروزی نزدیک است.
ولی تو ای مادر فرزند خوبی برایت نبودهام مرا ببخش و شما برادران و خواهرم وصیتم به شما این است که به موجب آیه شریفه (الیوم اکملت لکم دینکم...) پس از اینکه عالم به علوم دینی گشتید وظیفهتان است که عامل باشید. انشاءالله چون وجود انسان دارای ابعاد روحانی است باید از این علوم تغذیه گردد و در مسیر الیالله قرار گیرد تا به کمال مطلق نائل آید.
و اما وصیتم به شما ای پدر! از شما میخواهم و تقاضای عاجزانه دارم که اولا" مرا عفو بفرمائید. ثانیا" در ماه مبارک رمضان در شبهای قدر تا حد توان به مسلمین و مستمندان کمک کنید. مقداری از تربت کربلای اباعبدالله را در کف دست راستم بگذارید تا خود را بدان بزرگوار نزدیکتر حس کنم. در پایان آرزوی طول عمر برای امام و پیروزی برای رزمندگان اسلام را از ذات حق تعالی خواستارم.
انتهای خبر/