حالت تاریک
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خیری سفیر افلاک هستید؟
استغفار و دعا بهترین تسکین درد است
فرازی از وصیت‌نامه شهید «صیدکریم شیخی»؛

استغفار و دعا بهترین تسکین درد است

شهید «صیدکریم شیخی» در وصیت‌نامه خود نوشته است: برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان‌ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه خدا قدم بردارید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک، شهید «صیدکریم شیخی» یکم فروردین ۱۳۴۰، در روستای چگنی از توابع شهرستان خرم‌آباد چشم به جهان گشود. تا پایان دوره کاردانی درس خواند. دبیر بود. به‌عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نوزدهم دی‌ماه ۱۳۶۳، در زبیدات عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم و پاها شهید شد. مزارش در روستای مله بلوط از توابع شهرستان زادگاهش واقع است.

وصیت‌نامه شهید:

به‌نام آن خدایی که مرا از نیستی آفرید و دوباره بازمی‌گرداند.

ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد. مبادا در حال بی‌تفاوتی بمیرید که علی‌اکبر امام حسین (ع) در راه حسین (ع) و باهدف شهید شد.

و اینک شماها را به‌خاطر خدا و رسول خدا ترک کردم و عازم جبهه و جنگ علیه کفار می‌باشم. اما بدانید قلبم همیشه با شماست و همواره با شما خواهد بود. موقعی که گلوله‌های دشمن تکه‌تکه‌ام کنند باز به یاد شما خواهم بود. ای برادران ای جوانان و همکاران در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید.

اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من ننگرند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که دماء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.

برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان‌ها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه خدا قدم بردارید.

ای مادر عزیزم که بعد از خدا مهربان‌ترین و عزیزترین در نزد من هستی، پدر گرامی، من بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نمودم در راه الله برای حراست از انقلاب اسلامی ایران به این راه آمده‌ام و بعد مادر عزیزم اگر من شهید شدم برای من گریه نکن و لباس سیاه نپوش. مانند آن مادرانی باش که جوان‌هایشان را در راه خدا داده‌اند و خم به ابرو نیاورده‌اند. چه جوان‌هایی بودند که من ناخن کوچک آنها نیستم.

من در طول عمر خویش نتوانستم اسلام عزیز را یاری کنم شاید قطرات خونم به رشد اسلام و جهانی‌شدن اسلام خدمت و کمکی کند. هان ای خانواده، ای اقوام، ای همکاران، ای دوستان از جان شیرین خود دست بشوئید تا راه مرگ را آسان بپوئید. خدایا مرا بیامرز از اینکه به پدر و مادرم نیکی نکردم در طول زندگی‌ام جز رنج و اذیت و آزار آنها کاری نکردم بیامرز. از اینکه به برادران و خواهر خوش‌رویی نکردم و نتوانستم برای آنها برادری خوب باشم که تو را راضی کنم. در آخر پدرجان از شما تشکر می‌کنم که همانند ابراهیم (ع) اسماعیل خود را به قربانگاه فرستادی.

به امید به اهتزاز درآوردن پرچم‌های لا اله الا الله، محمد رسول‌الله در بلندترین قله جهان.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!