فرازی از وصیتنامه شهید «حمید مرادی»؛
سعادت در پیمودن راه امام حسین است
شهید «حمید مرادی» در وصیتنامه خود نوشته است: به الله سوگند من سعادت خویش را نمییابم مگر در پیمودن خط خونین اباعبدالله الحسین (ع) که راه تمامی شهدای انقلاب اسلامی است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک، شهید حمید مرادی، يكم خرداد ۱۳۴۸، در روستای پيركه از توابع شهرستان الشتر به دنيا آمد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. سی و يكم مرداد ۱۳۶۶، با سمت فرمانده گردان كميل در ماووت عراق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار او در شهرستان زادگاهش واقع است.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
بهنام خدا که از اویم، برای اویم، هستیم برای اوست، رفتنم برای اوست و بازگشتم بهسوی اوست.
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضبی نحبه منهم من ینتظرو ما بدلوا تبدیلا
بعضی از آن مومنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدای خود بستند کاملاً وفا کردهاند بعضی هم بر آن عهد ایستادگی کردهاند تا در راه او شهید شدند و برخی با انتظار مقاومت کرده و به هیچ وجه عهد خود را تغییر ندادند.
شهادت هدیهای است گرانبها از جانب خداوند تبارک و تعالی برای بندگان خالص خود که نصیب هر کسی نمیشود. انسان باید در راهی سیر کند که سعادتش در آن خط باشد و به الله سوگند من سعادت خویش را نمییابم مگر در پیمودن خط خونین اباعبدالله الحسین (ع) که راه تمامی شهدای انقلاب اسلامی است.
جهاد در راه خدا گذشتن از علائق نفسانی و حسینوار شدن و حسینگونه شدن است و ببین کجایی و چکار میکنی. آنچه گذشت هیچ است آنچه خواهد آمد کو؟ و چه میدانیم که چه خواهد آمد؟ پس من هستم و اکنون من هستم و اکنون. پس برخیزم و به فکر خویش باشم (الیوم العمل بالحساب وعلی الحساب بلاعمل).
امروز میدان کار و فردا بازار مزد است. امروز عمل است بدون حساب و فردا حساب است بدون عمل. ای دوستان عزیز آنگاه که محیط را از همه انسانها خالی میبینید دمی لحظهای از همه جا قطع نظر کنید و همه احساسات خود را کنار بگذارید و از همه جا ببرید و بهسوی خویشتن برگردید و در غلاف وجود خود فرو روید و به وقت بنگرید که گذشتهها رفته و آیندهام مجهول الحال است.
با خود زمزمه کنید که چه خواهیم شد و تا کی حیات خواهیم داشت و عاقبت چه مرض و حادثهای به سراغم خواهد آمد و بالاخره چه روزی و با چه تدبیری این قفس تن خواهد شکست و مرغ محبوس روح پرواز خواهد کرد. چه آنکه این مطلب قطعاً مورد شک نیست و بالاخره شدنی است که آیا به کجا و چگونه خواهم رفت و اما شما ای پدر و مادرم بدانید و مطمئن باشید من امروز در راه جاودانهام گام نهادم که انتهای انانشاءالله حکومت مستضعفین جهان است.
بارها پیش خودم زمزمه نمودم که شما برای من زحمت بسیار کشیدید و من هم در آخر نتوانستم زحمات شما را جبران کنم. در حق شما خیلی کوتاهی نمودم و دین خود را نسبت به شما به طور صحیح ادا نکردم ولی میدانم که قطعاً به مکانی خواهم رفت که تا نفوس تکمیل و روانها تطهیر نباشد کسی نمیتواند به این منزلگه دسترسی پیدا کند، پس چه بهتر که این زندگی و دنیای رقت بار و پررنج و شکنجه را موجب غرق در گناه و معصیت رازها و به سوی او تنها عاشق مومن شتافته یک حرکت و یک سفر آن موقعی معنی و مفهوم پیدا میکند که مقصد واقعی در انتظار باشد. زیرا مقصد است که به حرکت و تکاپو معنی و مفهوم میدهد. همانطوری که علی (علیهالسلام) میفرماید: دنیا خانه عبور و آخرت خانه اقامت است. آخرت است که به دنیا معنی میدهد.
برادرم دنیا جای کار و عمل است و آخرت مکان نتیجهگیری و حساب پس دادن. در اینجا امکان تغییر سرنوشت از طرف خود انسان بهوسیله وی در آخرت نیست. همه اینها به یک طرف لحظه بعد از مرگ را به خاطر آور که دیگر یارای هیچ نداری و تنها اعمالت، گواهت و سعادت کردارت، پس چه خوب قبل از آنکه مرگ تو را دریابد و هیچ کاری از تو برنیاید به خویشتن بازگردی و خود را در ترازوی خویش ببینی و به خود بازگردی.
وای برمن! والله که تمام عمرم بیحاصل و تمام عمرم غرق در گناه و تمام عمرم در پوچی و بیهودگی گذشت. بر کوله بارت که بر خود بستهای نظرکن و ببین چه داری برای جواب هیچ تمام عمر در پوچی در پی هواهای نفسانی و شناور در اشتباه، وقتی به گذشتهای نه چندان دور نظر میکنی بسان رها شده در ظلمت که در انتظار باریک نوری است تا راهی یابد، ولی نور از او دور است که دیگر هیچ اشتباهی نجاتی ندارد و یا شناوری در دریای بیکران که هیچ امید رهایی ندارد. آیا به انتظار مرگ مینشینی تا تو را دریابد.
هرگز، برادرم ببیندیش شما مرا میبخشید از شما میخواهم برایم طلب آمرزش نمائید. مادرم بدان که انسان تنها در مقابل مرگ تسلیم است و هیچ کاری از او برنمیآید پس چه بهتر که این مرگ در راه عشق، در راه آن کسی باشد که انسان او را میپرستد و به صورت شهادت انسان ملقب بشود که بزرگترین نامهای شهادت حد نهایی تکامل انسان است. بعد از شهادتم افتخار نما که فرزندی در راه اسلام و خدا هدیه کردهای و من امیدوارم که شما راه امام عزیزمان را که همان راه انبیاء و رسیدن به لقاءالله است فراموش نکنید.
برادرانم ای کاش احساس میکردید در چه موقعیتی بهسر میبرید و به خدا مسئولید و موظفید که در چنین زمانی قرار گرفتهاید. مبادا در دنیا دل به هوای نفسانی بسته و پیوستگی خود را به این انقلاب و اسلام جدا و دور سازید. برادرانم تقوا را فراموش نکنید اگر با تقوا باشید در این برهه از زندگی پیروزید و قطعاً هم از روی اراده بر هوای نفس خود مسلطید. سعی کنید هر عملی که انجام میدهید فقط خالص برای خدا باشد. کار برای خدا ارزش بسیار دارد.
در خاتمه برایم از تمام اقوام و دوستان حلالیت بطلبید. خداوند امام عزیزمان را در پناه آقا امام زمان (عج) محفوظ نگهدارد. خدایا رزمندگان اسلام در جبهههای حق علیه باطل پیروز و هر چه زودتر آنها را به کربلای حسینی برسان.
پروردگارا انقلاب اسلامی و مسلمین را به هدف نهایی برسان و تا ظهور حضرت مهدی (عج) پیروز و موفق بدار. خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
والسلام علیکم و رحمهالله برکاته.
انتهای خبر/