
فرازی از وصیتنامه شهید صیدکریم شکریشیخی؛
ای جوانان عظمت امام را بیابید
شهید صیدکریم شکریشیخی در وصیتنامه خود نوشته است: ای جوانان در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک، صيدكريم شكرشيخی، يكم فروردين ۱۳۴۰، در روستای چگنی از توابع شهرستان خرمآباد چشم به جهان گشود. تا پايان دوره كاردانی درس خواند. دبير بود. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. نوزدهم دی ۱۳۶۳، در زبيدات عراق بر اثر اصابت تركش به شكم و پاها شهيد شد. مزارش در روستای ملهبلوط از توابع شهرستان زادگاهش واقع است.
وصیتنامه شهید:
بهنام آن خدایی که مرا از نیستی آفرید و دوباره بازمیگرداند.
ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (علیهالسلام) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید که علی (علیهالسلام) در محراب عبادت شهید شد. مبادا در حال بیتفاوتی بمیرید که علیاکبر امام حسین (علیهالسلام) در راه حسین(علیهالسلام) و با هدف شهید شد.
و اینک شما را بهخاطر خدا و رسول خدا ترک کردم و عازم جبهه جنگ علیه کفار میباشم. اما بدانید قلبم همیشه با شماست و همواره با شما خواهد بود و زمانی که گلولههای دشمن تکه تکهام بکنند باز به یاد شما خواهم بود.
ای برادران، ای جوانان، همکاران در امام بیشتر دقیق شوید و سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاص خود را همچنان حفظ کنید. اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنان که پیرو خط سرخ امام خمینی نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد که دماء شهدا آنان را نیز متحول سازد و به رحمت الهی نزدیکشان کند.
برادران استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست و همیشه به یاد خدا باشید و در راه خدا قدم بردارید.
ای مادر عزیزم که بعد از خدا مهربانترین و عزیزترین موجودات در نزد من هستی، پدر گرامی، من بر اساس رسالت و مسئولیتی که حس نمودم در راه الله برای حراست از انقلاب اسلامی ایران به این راه آمدهام و بعد مادر عزیزم اگر من شهید شدم برای من گریه نکن و لباس سیاه مپوش و مانند آن مادرانی باش که جوانهایشان را در راه خدا دادهاند و خم به ابرو نیاوردهاند چه جوانهایی بودند که من ناخن چیده آنها نیستم و من در طول عمر خویش نتوانستم اسلام عزیز را یاری کنم شاید با قطرات خونم به رشد اسلام و جهانی شدن اسلام خدمتی انجام دهم.
و هان ای خانواده، ای اقوام، ای همکاران، ای دوستان از جان شیرن خود دست بشوئید تا راه مرگ را آسان بپوئید. خدایا مرا بیامرز از اینکه به پدر و مادرم نیکی نکردم در طول زندگیام جز رنج و اذیت و آزار آنها کاری نکردم بیامرز مرا از اینکه به برادران و خواهر خوشرویی نکردم و نتوانستم برای آنها برادری خوب باشم که تو را راضی کنم. در آخر پدرجان از شما تشکر میکنم که همانند ابراهیم (علیهالسلام) اسماعیل خود را به قربانگاه فرستادی.
به امید اهتزاز درآوردن پرچمهای لا اله الا الله محمد رسولالله در بلندترین قله جهان.
انتهای خبر/