حالت تاریک
  • شنبه, 1403/05/06 شمسی | 2024/07/27 میلادی
فرازی از زندگی‌نامه شهید «ذبیح‌الله آموزگار»؛

شهیدی که ذبیح خدا شد

شهیدی که ذبیح خدا شد

شهید «ذبیح‌الله آموزگار» در سوم آبان 1346 در الیگودرز متولد شد و در تاریخ ۱۲ خرداد 1368 در نهر عرایض به شهادت رسید.

 به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیرافلاک»، در سومين روز آبان سال ۱۳۴۶ در شهرستان اليگودرز ميان خانواده‌ای متدين و زحمتکش کودکی به دنيا آمد که با تأسی به حضرت ابراهيم(ع) او را «ذبيح‌الله» ناميدند تا در آينده‌ای نه چندان دور ذبيح راه خدا شود وچون مولايش حسين(ع) در راه دفاع از آرمان‌های اسلامی بند از بندش بگسلند.

از همان کودکی در کنار سجاده پدر نشست و با تماشای قيام و قعود وی در مقابل پروردگار عالميان، با احکام نورانی اسلام آشنا شد و به انجام آنها پرداخت. آنگاه که گام‌هايش توان پيمودن راه را يافت، به سوی مدرسه رفت و دوره ابتدايی و راهنمايی را با موفقيت به پايان برد. سپس وارد هنرستان فنی شهيد باهنر اليگودرز شد.

ذبيح‌الله، در دوران فراغت تحصيلی به کار می‌پرداخت و بخشی از هزينه‌های تحصيلی خود را تأمين می‌کرد. تحصيل او را از مسجد و عبادت جدا نکرد و هميشه سعی داشت در صف جماعت حضور داشته باشد.

اگر چه بودند افرادی که از رفتارهای مذهبی وی عصبانی نشان می‌دادند و بارها سعی کرده بودند او را از رفتن به مسجد و يا جلسات دينی بازدارند، وی تا سال دوم هنرستان تحصيل کرد، سپس سنگر آموزش را رها کرد و در سال ۱۳۶۶ لباس مقدس سربازی را پوشيد. با درخواست وی، به يگان کميته انقلاب اسلامی منتقل و به جمع لشکريان روح‌الله(ره) از تيپ الحديد درآمد.

صداقت، ساده زيستی، جوانمردی و شجاعت از خصيصه‌های ويژه ذبيح‌الله بود که او را در ميان اطرافيان زبانزد خاص و عام کرده بود. با احترام به ديگران و تحمل مشکلات و صبوری در مقابل دشواری‌ها، درس‌های نيکی بود که از او برای دوستانش به يادگار مانده است.

ذبيح‌الله، از دوستداران ورزش بود و در رشته‌های کوهنوردی، دوميدانی، تنيس روی ميز و ورزش باستانی فعاليت می‌کرد و در بعضی از آن‌ها رتبه و جوایزی نيز به‌دست آورده بود.

با اينکه در رشته راه و ساختمان تحصيل می‌کرد ولی در طراحی، خطاطی و مينياتور نيز دستی داشت و آثار زيبايی را خلق می‌کرد. مبارزه با طاغوت را از سن ۱۰ سالگی شروع کرد و بعد از پيروزی انقلاب اسلامی نيز در مسير حفاظت از دستاوردهای انقلاب قدم برداشت. در کسوت سربازی از خرم‌آباد به ازنا و از آنجا به خرمشهر منتقل شد و در منطقه شلمچه به پاسداری از مرزهای ايران اسلامی پرداخت.

سرانجام در دوازدهم خرداد ۱۳۶۸ بر اثر اصابت تير به سر و چشم وی به داخل رودخانه عرايض افتاد و همرزمانش بعد از تلاش فراوان توانستند پيکر او را که روح بلندش از آن پرواز و به‌سوی آستان مقدس دوست رفته بود، پيدا کنند و برای خاکسپاری به زادگاهش آورند. همانگونه که وی وصيت کرده بود، او را در کنار مزار دوستانش، شهيدان سيدمصطفی و سيدجواد ميرشاکی به خاک سپردند.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از