
روزی برای مردی از نیشابور؛
عطار، بانگ پرندگان در سکوت قرنهاست
۲۵ فروردینماه در تقویم رسمی ایران، به عنوان روز بزرگداشت عطار نیشابوری یکی از برجستهترین شاعران، عارفان و اندیشمندان ادب فارسی نامگذاری شده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ در تقویم رسمی ایران، روز ۲۵ فروردین به نام یکی از بلندآوازهترین چهرههای ادبیات و عرفان ثبت شده است؛ مردی که در میانه دارو و درمان، به جستجوی حقیقت برآمد و به درون جان انسانها سفر کرد؛ این روز، روز بزرگداشت عطار نیشابوری است؛ شاعری که با شعرهایش، راهی به روشنایی گشود و در کوچههای نیشابور، ردپای جاودانگی به جا گذاشت.
از عطار نیشابور تا جهانی از معنا
فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری، در سده ششم هجری، در شهر کهن نیشابور زاده شد. سال دقیق تولدش همچون بسیاری از بزرگان آن دوران، در پردهای از ابهام است، اما آنچه روشن است، تأثیر ژرف او بر ساحت عرفان، ادبیات و اندیشه ایرانیست.
عطار در آغاز، عطار بود؛ یعنی داروفروش، درمانگر، شنونده دردهای مردم. اما این شنیدن، او را به ژرفای روح انسانها کشاند. در همین مواجهههای روزانه با رنج آدمی بود که نگاه عرفانیاش شکل گرفت و قلمش از درد و دل برخاست. نوشتههای او، تنها شعر نیست، بلکه بازتاب روحی پرسشگر، عاشق و در جستجوی معنا است.
میراثی از طلا و تماشا
مهمترین و مشهورترین اثر عطار، بیشک منطقالطیر است؛ داستانی رمزآلود از سفری عرفانی که در آن پرندگان به رهبری هدهد، در پی سیمرغ برمیآیند. این اثر، نهتنها یکی از قلههای ادب فارسی، بلکه از شاهکارهای تفکر عرفانی جهان اسلام نیز هست. در این منظومه، هر پرنده نماینده تیپ خاصی از انسانهاست، و این سفر، استعارهایست از سیر و سلوک روح به سوی حقیقت.
از دیگر آثار او میتوان به الهینامه، مصیبتنامه، اسرارنامه و بهویژه تذکرهالاولیا اشاره کرد. این آخری، مجموعهایست از زندگی و کرامات بزرگان تصوف، که هنوز هم یکی از مهمترین منابع برای شناخت عرفان اسلامی محسوب میشود. قلم عطار در این اثر، ساده، زلال و از دل برآمده است؛ نه برای تحمیل، بلکه برای همراهی با جان خواننده.
عطار و تأثیر او بر بزرگان
عطار نهفقط شاعری پرآوازه، بلکه آموزگاری برای بزرگان پس از خود بود. مولانا جلالالدین بلخی، عارف و شاعر نامدار قرن هفتم، بارها به بزرگی او اشاره کرده و گفته:
«عطار روح بود و سنایی دو چشم او / ما از پی عطار آمدیم.»
این جمله بهخوبی نشان میدهد که عطار چگونه زمینهساز سیر عرفانی و شعری مولانا شده است. زبان پر استعاره، دیدگاه هستیشناسانه و روایتگری عمیق او، الهامبخش بسیاری از شاعران و متفکران پس از او بوده است.
نیشابور، میزبان همیشگی شعر و عرفان
هر سال در چنین روزی، شهر نیشابور حال و هوایی دیگر دارد؛ آرامگاه عطار، که در باغی ساده و دلنشین در کنار مقبره کمالالملک و خیام قرار گرفته، به زیارتگاه علاقهمندان فرهنگ و ادب ایران بدل میشود.
عطار اما، نه فقط برای نیشابور، که برای ایران و حتی جهان، نامی ماندگار است. آثار او به زبانهای مختلف ترجمه شده و در دانشگاههای سراسر دنیا مورد بررسی قرار گرفتهاند. نگاه جهانی به آثار عطار، نگاه به انسانیست که بیمرز میاندیشید و درد مشترک انسانها را میسرود.
چرا عطار، هنوز هم باید خوانده شود؟
در دنیایی که روز به روز با سرعت پیش میرود، عطار صداییست از درون؛ صدایی آرام، ولی ژرف و ماندگار. او از سفری میگوید که درون هر کدام از ما در جریان است؛ سفری از خود به خود، از ظاهر به باطن، از سرگردانی به یقین.
آثار عطار، خواننده را به تأمل، تردید، ایمان و عشق دعوت میکند. او به جای آنکه نسخهای قطعی از حقیقت ارائه دهد، سئوالهایی میپرسد که ما را وادار به کاوش در خود میکند.
در واقع؛ روز بزرگداشت عطار نیشابوری، تنها گرامیداشت یک شاعر نیست. این روز، یادآور اهمیت تفکر، تأمل و زنده نگهداشتن گفتوگوی درونیست؛ دعوتی برای خواندن دوباره خود در آینه شعر و عرفان.
در جهانی پر از صداهای متفرق، عطار ما را به سکوتی روشن فرا میخواند. سکوتی که در دل آن، میتوان صدای بال پرندگان منطقالطیر را شنید؛ پرندگانی که هنوز هم در پی سیمرغاند، در پی حقیقت، در دل هر انسانی.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!