گفتگوی تفصیلی با نویسنده بروجردی؛
وقتی هنر معلولیت را دور میزند
هدیه خدایی از نویسندگان بروجردی است که با وجود معلولیت تاکنون ۱۰ کتاب داستان و فیلمنامه انیمیشن را به تحریر درآورده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیرافلاک»، بارها این جمله را شنیدهایم که معلولیت محدودیت نیست، جملهای که معنای زیادی را در خود جای داده است و افراد معلول زیادی را دیدهایم که نشان دادهاند معلولیت نتوانسته جلوی موفقیت و پیشرفت آنها را برای رسیدن به هدفشان بگیرد.
افرادی هستند که دچار معلولیتهای مختلف بوده اما سعی کردند تا با همت مضاعف بتوانند موانع ناامیدی و یاس را از سر راه خود بردارند و برای ادامه مسیر موفقیت و پیشرفت، چراغهای امید را یک به یک روشن کنند تا به هدفشان برسند.
ورزشکاران معلول زیادی را میبینیم که با همان معلولیت توانستهاند بر سکوی افتخار بایستند، معلولانی هم در رشتههای هنری توانستهاند بهترین آثار زیبا را با همان معلولیت خلق کنند تا این آثار زینتبخش منازل شود، اینها همه نشان میدهد که افراد معلول اگرچه ممکن است دچار معلولیتی باشند ولی خداوند استعداد خاصی به آنها عطا نموده است.
اگرچه گاهی شاهد این هستیم که افرادی با دیدن معلولان ترحم میکنند ولی معلولان قشری از جامعه هستند و به عنوان یک شهروند باید از امکانات لازم بهرهمند شوند تا بتوانند در جامعه زندگی کنند و حفظ احترام به معلولان بسیار لازم و ضروری است.
۱۲ آذرماه به عنوان روز معلولان نامگذاری شده و فرصتی است که پای درد دل این عزیزان بنشینیم که در این راستا با یکی از معلولان موفق بروجردی گفتگویی انجام شده است که مشروح آن را در زیر میخوانید.
لطفاً خود را معرفی بفرمائید و اینکه از چه زمانی دچار معلولیت شدید؟
هدیه خدایی هستیم متولد سال ۱۳۶۴ و دارای مدرک تحصیلی دیپلم تجربی که معلولیت من به دلیل بیماری اماس منجر شد تا در پاهایم دچار مشکل شوم البته همین بیماری بعد از چند سال بر بینایی من هم اثرگذاشت و بینایی چشمانم کم شد.
متاهل هستم و یک دختر هفت ساله دارم که در دوران تحصیل از مقطع ابتدایی تا دیپلم را در مدارس عادی تحصیل کردم و همیشه اعتقاد داشتم که تلاش و پشتکار مهمترین رمز موفقیت در هر کاری است از همین رو از همان دوران کودکی که کم و بیش با این بیماری درگیر بودم تا زمانی که شدت گرفت، همیشه پشتکار را سرلوحه کارهایم قرار دادم.
چگونه به نویسندگی علاقمند شدید؟
از همان دوران کودکی علاقه زیادی به نقاشی داشتم اما وقتی نقاشی میکشیدم، آدمکهای نقاشی را با قیچی میبریدم و با همان آدمکها بازی میکردم، با همین آدمکها داستانهایی را میگفتم و از بازی کردن با آنها لذت میبردم.
وقتی ۱۲ ساله بودم برای اولینبار یک داستان بسیار زیبا که در ذهنم مرور میکردم را نوشتم و قرار شد داستانی را که نوشته بودم، برای مسابقه ارسال شود ولی مسئولان مسابقه باور نکردند که این داستان را خودم نوشتم از همین رو بسیار ناراحت شدم و مدتی نور نویسندگی در وجودم خاموش شد.
در مقطع دبیرستان بودم که اولین داستانم را در حوزه کودک نوشتم که در یک مجله کودکانه منتشر شد و همین آغاز راهی شد برای نویسندگی و تلاش میکردم هرچه جلوتر میروم بتوانم داستانهای بهتری را بنویسم. اولین کتابی که نوشتم با عنوان «چشمهدل» بود که آن را برگرفته از اشعار مولانا نوشتم.
باتوجه به اینکه به نویسندگی علاقه داشتم، هر بیت شعری که از مولانا میخواندم، میتوانستم برایش یک داستان بنویسم از همین رو یکی از کتابهایم مرتبط با اشعار مولانا بود که حدود ۵۰ صفحه دارد.
تاکنون چند کتاب نوشتهاید؟
وقتی اولین کتابم را نوشتم، خودم آن را خواندم و دیدم از نظر نگارشی مشکل دارد البته متن داستان خوب بود ولی از نظر نگارشی نیازمند ویرایش و تنظیم بود که پیگیر شدم تا برای رفع این مشکل از نظر یک استاد نویسنده استفاده کنم.
از دو سال پیش تاکنون توسط یکی از اساتید خوب نویسنده آموزشهایی را فراگرفتم که همه نوشتههایم در مورد کودک است و تاکنون ۱۰ کتاب داستان برای کودکان نوشتم.
در حال حاضر مشغول به نوشتن یک کتاب داستان بلند هم در قالب ۱۲ فصل برای کودکان و نوجوانان هستم که خیلی دوست دارم تا توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منتشر شود چرا که این کتاب در حوزه کودکان و نوجوانان است.
چگونه به کار ساخت انیمیشن علاقمند شدید؟
از همان دوران کودکی وقتی آدمکهای نقاشیهایم را با قیچی میبریدم، سعی میکردم تا آنها را کنار هم قرار دهم و بازی کنم و همین سبب شده بود تا برای ساخت انیمیشن کودکان تلاش کنم.
در سال ۸۲ در بروجرد آموزشهای لازم را در ساخت انیمیشن فراگرفتم و به دلیل علاقه زیادی که داشتم بسیار سریع آموزش دیدم و از سال ۸۳ برای همکاری در ساخت انیمیشن از من دعوت شد.
در راستای ساخت انیمیشن با شبکه دو سیما برای ساخت چند سریال انیمیشن همکاری کردم و سال ۹۱ بسیار مستمر در حوزه انیمیشن فعالیت کردم و از اینکه میتوانستم همان چیزهایی که در کودکی در ذهنم بود را در قالب انیمیشن درست کنم، بسیار خوشحال بودم.
از چه زمانی فعالیت انیمیشن را کم کردید و بیشتر کار نویسندگی را انجام دادید؟
در سال ۹۲ آرامآرام بیماری اماس شدت گرفت و در سال ۹۴ منجر به تاری دید شد و بینایی من را کاهش داد از همین رو تصمیم گرفتم تا فعالیت خودم را در حوزه انیمیشن کم کنم و بیشتر برای نویسندگی تلاش نمایم.
البته برای انیمیشن نیز فیلمنامه نوشتم و بیشتر فعالیتم در حوزه کتاب و انیمیشن برای کودکان بود چرا که خوشحالی و شادابی کودکان را بسیار دوست دارم و سعی میکنم تا از این طریق بتوانم آنچه مربوط به حوزه کودک است را به خوبی انجام دهم.
از مشکلات حوزه نویسندگی با توجه به معلولیتی که دارید بفرمائید؟
چاپ یک کتاب مسیر بسیار طولانی دارد البته گاهی حق میدهم چون باید کتابی با دارا بودن همه شرایط به دست مخاطب برسد تا خواننده کتاب بتواند آنچه را که نیاز دارد از محتوای کتاب دریافت نماید.
مسیری را که من طی میکنم، مسیر بسیار طولانی است و گاهی وقت زیادی برای چاپ کتاب نیاز دارد و من کتابها را با هزینه خودم چاپ میکنم ولی در برخی از موارد افراد معلول با استعدادی وجود دارد که ممکن است شرایط و هزینه لازم را برای انجام این کار نداشته باشند و لازم است که در این زمینه به معلولان کمک شود.
یکی از مشکلات این است که اطلاعرسانی لازم برای معلولان به خوبی انجام نمیشود به طوری که برای خود من چند سال طول کشید تا توانستم مسیری را که در نظر و هدف داشتم را طی کنم لذا باید اطلاع رسانی برای این قشر از افراد به خوبی انجام شود تا افراد معلول بتوانند به راحتی مسیر خود را انتخاب و برای رسیدن به هدفشان در مدت زمان کوتاهی، گامهای بلندی بردارند.
چه چیزی در طول این سالها سبب شد تا در نویسندگی و زندگی موفق باشید؟
همیشه چه برای انسانهای سالم و چه معلول، صبوری میتواند راه انسان را باز کند و انسان را در رسیدن به هدفش هدایت نماید.
خوشبختانه خانواده و همسرم همیشه من را همراهی کردند و با صبری که در پیش گرفتم توانستم به هدفی که دوست دارم برسم.
افراد معلول زیادی داریم که دارای استعدادهای بسیار فوقالعادهای هستند و با صبر و تلاش میتوان شاهد شکوفا شدن هر یک از این استعدادها بود که علیرغم معلولیتی که دارند اما تسلیم نشده و هنر و استعداد خود را به خوبی نشان میدهند.
هر انسانی باید در زندگی یک هدف مشخص داشته باشد تا بتواند علاقه و استعداد خود را به عنوان همان هدف دنبال کند و به موفقیت برسد، از همین رو نوشتن داستان به من انرژی میدهد و این بزرگترین نعمتی است که خدا به من عنایت فرموده است.
بزرگترین آرزوی شما در حوزه نوشتن چیست؟
باتوجه به اینکه سالهاست داستانهای مختلفی را برای کودکان مینویسم که یا در کتاب و یا مجله چاپ میشوند اما برخی از داستانهایم را برای فیلمنامه انیمیشن مینویسم و آرزو دارم روزی یکی از داستانهایی را که برای انیمیشن مینویسم، بهترین داستان انیمیشن جهانی شود.
معتقد هستیم برای رسیدن به هدف باید تلاش کرد تا موفقیت حاصل گردد و در طول این مسیر ممکن است موانع و مشکلات زیادی وجود داشته باشد ولی وقتی انسان امید به آینده داشته باشد میتواند همه موانع و مشکلات را بردارد و با پشتکار به هدفش برسد.
افرادی که دچار معلولیت هستند باید تلاش کنند تا موارد منفی را از خود دور کنند و به توانایی خود توجه بیشتری داشته باشند، خداوند در وجود همه انسانها استعدادهایی را قرار داده که افراد باید این استعداد را کشف کنند و در جهت شکوفا شدن آنها تلاش نمایند.
همه افراد میتوانند برای زندگی، کار، شغل خود برنامهریزی خوبی داشته باشند تا به درجات موفقیت برسند و افراد معلول نباید به دلیل معلولیت، استعدادها و توانایی خود را نادیده بگیرند و سعی کنند با پشتکار و تلاش برای رسیدن به هدف خود گام بردارند.
صبر و تحمل و دور کردن افکار منفی میتواند برای افراد معلول از مهمترین مولفههایی باشد که آنها را در مسیر امیدی که طراحی کردند یاری نماید، معلولان باید با صبر و توکل به خدا برای رسیدن به موفقیت حرکت کنند تا پس از مدتی تلاش بتوانند شهد موفقیت را بچشند.
انتهای خبر/