فرازی از وصیتنامه شهید «حمید پیراهن سیاه»؛
نوع مرگمان را انتخاب کنیم
شهید «حمید پیراهن سیاه» در وصیتنامه خود نوشته است: لحظه مرگ كه گريزی از آن نيست برای همه پيش خواهد آمد چه بهتر كه انسان خودش انتخابگر بهشت شود قبل از آنكه مرگ او را انتخاب نموده و فرصت را برايش ضايع كند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیرافلاک»، شهید حمید پیراهن سیاه فرزند علی محمد در سال ۱۳۳۰ در شهرستان دورود به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا اخذ مدرک فوق دیپلم ریاضی ادامه داد. پس از آن به عنوان معلم در آموزش و پرورش مشغول خدمت شد.
در دوران دفاع مقدس، از طریق بسیج آموزشهای نظامی را فرا گرفت. هنگامی که مدیریت مدرسه راهنمایی شهید موگویی را برعهده داشت، همراه یارانش به جبهههای نبرد اعزام شد و با سمت فرمانده دسته با دشمنان مشغول نبرد گردید تا اینکه در تاریخ دوازدهم اسفند سال ۶۳ در هورالعظیم به درجه شهادت نائل آمد. پیکر پاکش پس از تفحص در گلزار شهدای شهرستان بروجرد آرام گرفت.
این شهید والامقام در وصیتنامه خود نوشته است:
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم اجعل محيای محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد
خداوندا زندگی من را مانند محمد و خاندانش و مرگم را نيز مانند مرگ محمد و خاندانش قرار ده.
اينجانب بنده حقير خداوند تبارک و تعالی حميد پيراهن سياه ساكن دورود فرزند علی محمد وصيتنامه خود را در زمانی تدوين میكنم كه دشمن بعضی از شهرهای ايران را مورد حملات هوايی و موشكی خود قرار داده و عدهای از هموطنان مسلمانم را به خاک و خون كشيده است و به اين دليل و دلائل زياد ديگر رزمندگان پر توان اسلام بر آن شدند تا با نبردی عظيم و خيبری ديگر جواب مناسبی به سرسپردگان ضداسلام بدهند.
در اين حال با قلبی پر از عشق به اهلبيت خصوصاً سرور و سالار شهيدان امام حسين(ع)خداوند بزرگ را شكر میكنم كه توفيق شركت در اين نبرد را به من عطا نموده است تا بتوانم به كلامی از كلامهای جاودانی فرزند حسين، رهبر كبير انقلاب امام خمينی گوش داده باشم.
اگر چه آن جهاد، جهاد اكبر نيست قبل از هر چيز آرزو دارم تمام كسانی كه من را میشناسند و از طرف اين حقير به حقوق آنان تجاوز شده است و نتوانستهام آن را جبران نمايم طلب بخشش میكنم و بعد از اينكه از تمام افرادی كه به نحوی در جهت تضعيف حقوق جمهوری اسلامی و لكهدار كردن اسلام قدمی برداشتهاند اين قدم با سرنوشت جوانان دلير اسلام و ريخته شدن خونشان منجر شده هيچگونه گذشتی ندارم و شكايت آنها را نزد رهبرم حسين خواهم برد.
به پدران و مادران توصيه میكنم كودكان خود را با اهلبيت آشنا كنند. آنها را با خود به مجالس روضه خوانی ببرند تا نهال دين در وجودشان پایگير و آيندهای پر از اميد داشته باشند. به خواهران و برادران جوان و نوجوان عزيز اين آب و خاک خصوصاًٌ دانشآموزان مدرسه سفارش میكنم نماز را هميشه بخوانند و در نماز جمعه شركت کنند كه فتح و نصرت مسلمين و ذلت مستبكرين در اين امر نهفته است.
لحظه مرگ كه گريزی از آن نيست برای همه پيش خواهد آمد چه بهتر كه انسان خودش انتخابگر بهشت شود قبل از آن كه مرگ او را انتخاب نموده و فرصت را برايش ضايع كند.
پدر و مادر خوب و مهربانم میدانيد كه مرگ و زندگی انسانها به دست خداوند است. خداوند به شما صبر و اجر عنايت فرمايد.
در اينجا برادران زيادی همراه هم راه حق را برگزيدهاند و قبل از اين كه در شهر خود و در خواب مورد حمله دشمن قرار گيرند به جبهه آمدهاند تا قبل از مرگ دشمنان اسلام را از ميان بردارند.
شما برای من بسيار زحمت كشيدهايد و هميشه من را مورد لطف خود قرار دادهايد. به ناگواریهای زندگی اجازه تسلط به خود را راه ندهيد اگر در اين لحظه در اينجا بوديد و جوانان سلحشور مسلمان را میديدید كه چگونه سلاحهای خود را با قاطعيت و با اطمينان خاطر جهت مقابله با دشمن آماده ميشوند، حق ميداديد كه ما خيلی از قافله عقب هستيم.
خواهرانم! زندگی زينب، الگوی زنان جهان را سرلوحه خود قرار دهيد.
برادرانم! از شما میخواهم من را ببخشيد و برايم دعا كنيد.
همسرم! از شما كه واقعاً برای من همسر خوبی بودی تشكر میكنم مطمئنم كه هرگز من را از دعای خيرت فراموش نمیكنی.
من به ياری خداوند متعال با برادران همرزمم راهی كربلا هستيم. میرويم تا در كنار حرم امام حسين سرور و سالار شهيدان جهان دعا كنيم كه خداوند توفيق دهد تا نمازی به امامت امام خمينی در قدس عزيز برگزار كنيم.
در خاتمه بار ديگر از تمام كسانی كه به نحوی من را میشناسند تقاضا دارم من را حلال كنند و با خواندن نماز و دعا اين بنده حقير را مورد لطف قرار دهند.
انتهای خبر/