فرازی از وصیتنامه شهید «علی اسداللهی»؛
پاسدار خون شهدا باشید
شهید «علی اسداللهی» در وصیتنامه خود نوشته است: «ما به جبهه روى آوردهايم تا به نداى سالار شهيدان حسين(ع) لبيک گوئيم و پاسدار خون شهيدان باشيم.»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک، شهید علی اسداللهی، هشتم تیر ماه ۱۳۳۲ در ازنا از توابع لرستان به دنيا آمد. پدرش باقر نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در به عنوان رزمنده سپاهی به جبهه رفت. بیست و سوم دی ماه ۱۳۶۵ در پاسگاه زید شلمچه به شهادت رسید. مزار وی در روستای دهحاجی ازنا در لرستان قرار دارد.
وصیتنامه شهید اسدالهی:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
* ...أَلابِذِكْرِاللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ* (رعد/28)
ياد خدا آرام بخش دلهاست.
با درود به همهی انبيای الهى و ائمّه معصومين و با درود به امام امّت و شهيدان هميشه شاهد راه حق و با سلام به همهی رزمندگان اســلام و امّت شهيدپرورمان. مىخواهم چند جملهاى با شما امّت ايثارگر و خداجو سخن بگويم تا هم پيام خون خويش را به شما رسانده باشم و هم به منافقان كوردل و جنايتكاران شرق و غرب و مزدوران داخلى بفهمانيم كه ما آگاهانه راه خويش را انتخاب نموده و دراين راه جان خود را نثار مىنمائيم و بدانيد كه ما برای پيروزى اسلام كه مكتبى انسانساز است راهى جبهه شدهايم.
ما به جبهه آمدهايم تا بشريّت را از قید كفر و شرک و نفاق آزاد كنيم و آنها را در زير سايه پرچم پُر افتخار اسلام و توحيد قرار دهيم. ما به جبهه روى آوردهايم تا به نداى سالار شهيدان حسين(ع ) لبيک گوئيم و پاسدارخون شهيدان باشيم.
عزيزان! از هابيل تا حسين(ع) و از حسين(ع) تا شهيدان عمليّات محرّم و تا شهداى سراسر تاريخ نبرد حق عليه باطل قیام کردهایم. ما مشتاقانه در اين نبردها عليه باطل شركت كردهايم تا رهبر كبير انقلاب، ابراهيم بتشكن زمان، موساى زمان وحسين عصر حضرت آيتالله العظمى امام خمينى را يارى كرده باشيم و تا زندهايم به كورى چشم منافقان وكفّاراين امام عزيز را تنها نخواهيم گذاشت و اين را نيز بايد بدانيم كه انسان سـرانجام دركام مرگ فرومىرود و ايـــنزندگى را باتمام لذّتها و مصيبتهايش رها خواهد كرد پس چه بهتر كه ما درراه قرآن و اسلام كشته شويم.
و امّا از شما امّت حزبالله تقاضا مىكنيم كه اسلام و قرآن را هر چه بيشتر به فرزندان اين كشور بقيّة اللّه الاعظم بياموزيد و قوانين اين مكتب حياتبخش را در جامعه پياده كنيد. ضمنا هرچه میخواهيد به جان امام عزيزمان دعا كنيد و هميشه مجلس دعا و نوحه برقرار كنيد كه تمام اين پيرورزىها در سايه همين دعاها و گريهها به دست مىآيد.
اگر من شهيد شديم و برنگشتم زن و بچّههايم را مخصوصا بچّههايم هر چه كه شرع و قرآن مىگويد با آنها عمل شود. بچّههايم را اسلامى و از راه تربيت صحیح اسلامى بار بياورند. قرآن را به آنها بياموزيد كه قرآن اگر دانسته باشند به هيچ وجه زير بار زور نمىروند.
پدرجان! مادرجان! برادرجان! خواهرهاى عزيزم! اگر ازمن خوبى يا بدى ديدهايد اميدوارم كه به بزرگوارىخودتان مرا ببخشيد وحلالم كنيد. ..... والسّلام
انتهای خبر/