سفیرافلاک گزارش میدهد؛
جنایات جاویدان پهلوی و میراث تلخ آن
تصمیمات و سیاستهای حکومت پهلوی، از فرار رضاخان تا انقلاب سفید محمدرضا شاه، نهتنها ارتش و منابع ملی را تضعیف کرد، بلکه آثار آن هنوز در زندگی مردم ایران قابلمشاهده است.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «سفیرافلاک»، تصمیمات و سیاستهای حکومت پهلوی، از فرار رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ تا انقلاب سفید محمدرضا شاه، نهتنها ارتش و منابع ملی را تضعیف کرد، بلکه آثار آن هنوز در زندگی مردم ایران قابلمشاهده است. از نابودی کشاورزی و بحرانهای اقتصادی در لرستان و سیستان و بلوچستان گرفته تا تهدیدهای ژئوپولتیک و ازدسترفتن حقابهها، میراث پهلوی همچنان بخشهای مختلف کشور را متأثر کرده و بهعنوان سیئه جاریه شناخته میشود.
تاریخ معاصر ایران نشان میدهد که بعضی تصمیمها و اقدامات، آثار کوتاهمدت ندارند؛ بلکه مانند زخمی کهنه، نسلها را درگیر خود میکنند. همانطور که در فرهنگ دینی ما «حسنه جاریه» وجود دارد، «سیئه جاریه» هم حقیقتی انکارناپذیر است؛ یعنی خطاها و خیانتهایی که حتی پس از مرگ عاملانشان، تبعاتشان تا دههها باقی میماند. خاندان پهلوی نمونهای بارز از این سیئههای جاریهاند؛ تصمیماتی که در ظاهر به نام اصلاح و توسعه گرفته شد، اما در باطن بنیان بسیاری از بحرانهای امروز ایران را گذاشت.
فرار و تسلیم رضاخان در برابر اشغالگران خارجی، نقطه آغاز زنجیرهای از نفوذ و واگذاری بود که امنیت ملی را متزلزل کرد و تا سالها زمینهساز سلطه بیگانگان شد. قراردادهای ناعادلانهای چون حقابه هیرمند، امروز به شکل تشنگی و مهاجرت اجباری مردم شرق کشور خود را نشان میدهد. در شمال ماجرای واگذاریهای تاریخی و اکنون بحث کریدور زنگزور، تهدیدی ژئوپلیتیک علیه ایران رقم زده است. بخشش بحرین در زمان محمدرضا شاه نیز زخمی نمادین و استراتژیک بر پیکر ایران بود؛ بخشی از خاک و مردم شیعه ایرانی بهآسانی تقدیم بیگانگان شد.
اما جنایات پهلوی صرفاً در حوزه جغرافیا و سیاست خارجی خلاصه نشد. «انقلابفرهنگی» رضاشاه، هویت ایرانی - اسلامی را هدف گرفت و در پی تحمیل لباس و آداب غربی، لایهای از بیریشگی فرهنگی را بر جامعه تحمیل کرد؛ زخمی که آثارش هنوز در بحرانهای هویتی و فرهنگی به چشم میخورد. از سوی دیگر، «انقلاب سفید» محمدرضا شاه، نهتنها زمین و کشاورزی ایران را دچار بحران کرد، بلکه با ازهمپاشیدن مناسبات سنتی روستا و شهر، موج مهاجرت، حاشیهنشینی و فروپاشی اکوسیستم اقتصادی را به وجود آورد؛ مسائلی که امروز به شکل مشکلات اقتصادی و اجتماعی گریبان کشور را گرفته است.
اینها تنها چند نمونه از جنایات جاوید شاه هستند؛ جنایاتی که بهمثابه سیئه جاریه، همچنان سایه خود را بر سر مردم ایران گستردهاند. پرداختن به این موضوع، نه صرفاً یادآوری گذشته، بلکه تبیین ریشههای مشکلات امروز و هشدار نسبت به تکرار تاریخ است.
آثار فرار رضاخان و تضعیف ارتش در ذهن نسلها
حجتالاسلام صادقی، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک دررابطهبا آثار تصمیمات تاریخی حکومت پهلوی در شرایط امروز کشور اظهار داشت: فرار رضاخان و دستور ترک مخاصمه در شهریور ۱۳۲۰ نقطهای بحرانی در تاریخ ایران بود.
وی با بیان اینکه ارتش ایران که قرار بود نماد قدرت ملی باشد، ظرف سه روز سقوط کرد، افزود: هیبت و اقتدار ارتش ایران نابود شد. حتی تلاشهای پراکنده برخی نیروهای مقاوم، مانند افسران نیروی هوایی، نتوانست این ضعف را جبران کند. این فرار و تسلیم، تصویر یک فرمانده ترسو و ناکارآمد را در ذهن نسلهای بعدی حک کرد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی عنوان کرد: این تصمیم باعث شد کشور عملاً به پلی برای عبور و تسهیل عملیات دشمنان خارجی تبدیل شود. منابع غذایی، محصولات کشاورزی، نفت و راهآهن ایران در اختیار متفقین قرار گرفت و ایران به بستری برای انتقال سریع نیرو و تجهیزات دشمن بدل شد.
قراردادهای ناعادلانه و بحران حقابهها
وی گفت: حتی مسیر خطآهن جنوب به شمال که بهظاهر پروژه توسعه بود، در واقع برای حملونقل سریع نیرو و مهمات دشمن طراحی شده بود و هیچ منفعت ملی برای کشور نداشت.
وی با اشاره به منابع ملی تصریح کرد: اموال عمومی و معادن ما، حتی در استانهای محرومی مانند لرستان، به خامفروشی اختصاص یافت و سرمایه و صنعت به تهران منتقل شد، درحالیکه مناطق بومی و مردمش فقیر و بیکار باقی ماندند.
صادقی با اشاره به اثرات واگذاری بخشی از خاک ایران در شمال غرب و شرق کشور تصریح کرد: بحران حقابه هیرمند و خشکسالیهای امروز سیستان و بلوچستان، نتیجه قراردادهای ناعادلانه دوران پهلوی است. این قراردادها، بدون تضمین اجرایی و تحتفشار خارجی امضا شدند و موجب نابودی کشاورزی، مهاجرت اجباری، فقر و افزایش ناامنی اجتماعی در منطقه شدند.
تهدیدهای ژئوپلیتیک و انفعال شاهان پهلوی
وی گفت: مسئله کریدور زنگزور و تهدید ژئوپلیتیک امروز در شمال غرب کشور، نتیجه انفعال شاهان پهلوی در برابر شوروی و ترکیه است. توافقات مرزی بدون توجه به ظرفیتهای ژئوپلیتیک، موجب شد ایران نقش تاریخی خود در قفقاز را از دست بدهد و تنها ناظر تحولات منطقه باقی بماند.
بحرانهای اقتصادی و مهاجرت در لرستان
تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: در استان لرستان، معادن غنی سنگآهن ازنا، معادن سرخ و روی در الیگودرز و مراتع آب فراوان، هیچگاه برای توسعه منطقه بهرهبرداری نشدند. انقلاب سفید، بدون ارائه امکانات و حمایت فنی، کشاورزی را فلج کرد و بسیاری از مردم مجبور به فروش زمینهای کوچک خود و مهاجرت به شهر شدند. این امر، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی گستردهای در لرستان ایجاد کرد که آثار آن تا امروز ادامه دارد.
وی با اشاره به جنایات فرهنگی و تاریخی پهلوی علیه بختیاریها و لرها تصریح کرد: قتل سردار اسعد و سرکوب بزرگان محلی، صرفاً برای ازبینبردن فرهنگ و مقاومت محلی انجام شد. آثار این سیاستها تا امروز در بیکاری، فقر، مهاجرت و ضعف زیرساختهای محلی قابلمشاهده است.
اثرات روانی بر نسلهای بعدی
صادقی با بیان اثرات روانی فرار رضاخان و تضعیف ارتش در ذهن نسلهای بعدی تصریح کرد: تصویر شکست و تسلیم ایران، روحیه مقاومت و خودباوری مردم را برای دههها تضعیف کرد. این اقدام باعث شد ملت ایران در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و نظامی اعتمادبهنفس و اقتدار خود را از دست بدهند و تسلط و نفوذ بیگانگان آسانتر شود.
وی با اشاره به تأثیرات این سیاستها بر امنیت، اقتصاد و فرهنگ ایران گفت: این اقدامات حکومت پهلوی نهتنها آثار تاریخی و اقتصادی داشته، بلکه روانشناسی جمعی ملت را نیز تحتتأثیر قرار داده است؛ نسلی که شاهد تسلیم ایران و غارت منابعش بود، برای سالها از خودباوری و مقاومت تهی شد.
جنایت جاویدان و ریشه مشکلات امروز
سید ابوالفضل حسینیزاده دکترای انقلاب اسلامی و عضو هیئتعلمی دانشگاه آیتالله بروجردی، نیز در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک اظهار داشت: جنایات و سیاستهای رضاخان و محمدرضا شاه نهتنها ابعاد تاریخی، بلکه اثرات اجتماعی و فرهنگی عمیقی بر جامعه ایران برجای گذاشته است.
وی افزود: فرار رضاخان و دستور ترک مخاصمه در شهریور ۱۳۲۰، فروپاشی ارتش و نابودی استقلال عملی کشور را رقم زد و زمینه نفوذ بیحدوحصر قدرتهای خارجی را فراهم کرد که این میتواند به معنای واقعی جنایت جاویدان نامیده شود؛ چرا که الگوی وابستگی و تضعیف روحیه مقاومت ملی را در ذهن سیاستمداران و بخشی از مردم نهادینه کرد، تا امروز نیز آثار آن قابلمشاهده باشد.
ضعف ساختار دولت و اثرات تحمیلی توسعه
عضو هیئتعلمی دانشگاه آیتالله بروجردی ضمن اشاره به ساختار دولت پهلوی اول عنوان کرد: ارتش نوسازی شده، بیشتر برای تثبیت قدرت شخصی رضاشاه طراحی شده بود تا دفاع از کشور و فقدان پشتوانه مردمی و سرکوب آزادیها، مقاومت واقعی در برابر بحرانهای خارجی را غیرممکن ساخت.
به عقیده وی سیاستهای توسعهای رضاشاه، هرچند ظاهراً مدرنسازی قلمداد میشد، اما به دلیل تحمیل از بالا و نادیدهگرفتن مشارکت مردم، باعث دوگانگی هویتی، فروپاشی اعتماد اجتماعی و محدودشدن نهادهای مردمی شد.
واگذاری بحرین و شکاف هویتی؛ میراثفرهنگی پهلوی
حسینیزاده همچنین به پیامدهای واگذاری بحرین و تحمیل فرهنگ مدرن غربی اشاره کرد و گفت: این اقدامات نهتنها استقلال کشور را کاهش داد، بلکه شکافهای هویتی در نسل جوان ایجاد کرد. به گفته وی، چالشهای هویتی امروز، از تقابل سنت و مدرنیته تا بحران در تعریف ملیگرایی و دین، ریشه در سیاستهای تحمیلی پهلوی دارد.
بازخوانی تاریخ برای پیشگیری از تکرار
وی تصریح کرد: بازخوانی دقیق این تاریخ، با برجستهکردن شکنجهها، فساد، نابرابری و تحقیر هویت ملی، نقشی حیاتی در پیشگیری از تکرار اشتباهات گذشته دارد و میتواند به تقویت استقلال، عدالت اجتماعی و احترام به حقوق مردم در آینده کمک کند.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!