روزی که رهبر انقلاب را «ماموستا» خواندند
یکی رزمندگان دفاع مقدس میگوید: در یکی از حملات وسیع بعثیها فکر کردم آیتالله خامنهای به شهادت رسیده است، اما یکی گفت: «بدو بیا ماموستاتون باهات کار داره!»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «سفیرافلاک»، زنان در دوران دفاع مقدس علاوه بر آنکه در جبهههای جنوب حضور پیداکرده و با دشمن بعثی میجنگیدند، در جبهههای کردستان هم با مزدوران داخلی مبارزه میکردند. بااینحال حضور بانوان در جبهههای کردستان خیلی کمرنگتر بود.
مریم کاتبی بانوی امدادگر دوران دفاع مقدس و از رزمندههای راوی و همسنگر شهید حاج احمد متوسلیان دریکی از دیدارهایش با آیتالله خامنهای تعریف میکند: خانوادهام موافق نبودند که من در جبهه کردستان باشم؛ میگفتند: «بیا تهران و ازاینجا به جبهه جنوب برو. جنوب باز بهتره. کردستان به خاطر مسائل درگیریهای گروهکها جای امن و مناسبی برای خانمها نیست.» بااینحال ما در آن منطقه مانده بودیم.
آیتالله خامنهای هفتم اردیبهشتماه سال ۱۳۶۰ به برای بازدید از خط مقدم جبهه به روستای دزلی کردستان آمده بودند. آن روز شهید محمدحسین ممقانی به من گفتند: «بیایین آقای خامنهای را با آمبولانس همراهی کنیم.»
بااینحال من میترسیدم خدمت ایشان برسم؛ چراکه میترسیدم بگویند خواهران باید از منطقه بروند. به شهید ممقانی گفتم: «من نمیام. خواهر حمیده سلیمانی رو که از شیراز اومده و سپاهی هم هست، بفرست.»
دوست داشتم حمیده برود تا اگر آیتالله خامنهای صحبتی هم درباره خروج بانوان از منطقه کردند، روی صحبتشان با ایشان باشد.
آنها رفتند و بعد از نیم ساعت بمباران شدید دزلی شروع شد. من فکر کردم آیتالله خامنهای از بین رفتهاند. پیش خودم گفتم: «ببین چه قسمتی شد. هم آقا خامنهای، هم حمیده و هم ممقانی، همه رفتند.»
تا صبح نشستم و نماز صبحم را که خواندم، یکی از خواهران بومی من را صدا زد و گفت: «خانم کاتبی! بدو بیا ماموستاتون با شما کار داره.»
کردها به رهبر میگویند: ماموستا. من با ترس و لرز خدمت آقای خامنهای رفتم.
اما ایشان با تنها ۳ ـ ۲ دقیقه صحبت، ما را دلگرم کردند. گفتند: «خواهران! در منطقه بمانید. کاری که شما اینجا انجام میدهید خیلی باارزشتر از جنوب است. جنوب الآن کمک زیاد هست.»
با آن ۲ دقیقه صحبت ایشان تا آخرین عملیات که عملیات مرصاد بود، ما در منطقه ماندیم.»
در ادامه میتوانید فیلم خاطره تعریف کردن مریم کاتبی را تماشا کنید:
انتهای خبر/
منبع: فارس