فرازی از وصیتنامه شهید «قدرتالله مسلمی»؛
نگذارید اسلحه من سرد شود
شهید قدرتالله مسلمی در وصیتنامه خود نوشته است: نگذارید خون شهدا پایمال شود. نگذارید اسلحه گرم من سرد شود. اسلحهام را بردارید و راه من و همرزمانم را ادامه دهید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک، شهید قدرتالله مسلمی دوازدهم فروردین سال ۱۳۴۴ در شهرستان الیگودرز دیده به جهان گشود. هجدهم تیرماه سال ۱۳۶۳ جهت انجام وظیفه خود به خدمت مقدس سربازی در ارتش جمهوری اسلامی ایران اعزام شد. سرانجام این شهید عزیز در بیست و چهارم اسفند سال ۱۳۶۳ در یک عملیات، به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحيم
بهنام خدا و با سلام خدمت آقا حجت ابن الحسن (عجلالله فرجه) و با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و با سلام خدمت شهیدان انقلاب اسلامی که با خون خود، اسلام عزیز را زنده کردند و سلام بر پدر و مادرهایی که جگرگوشههای خود را به جبهه فرستادند تا از کیان اسلام دفاع کنند و سلام بر تمامی رزمندگان.
اینجانب سرباز وظیفه قدرتالله مسلمی وصیتنامه خود را به شرح زیر مینویسم:
اولاً بگویم من به خاطر چیزی و یا کسی به جبهه نیامدهام. بلکه فقط برای رضای خداوند متعال به جبهه آمدهام و اگر هم شهید شدم، بر شهادتم افتخار میکنم؛ زیرا که من خیلی آرزوی شهادت داشتم.
ای مردم ما اهل کوفه نیستم که امام تنها بماند. ای حسین اگر در کربلا کسی نبود به کمک تو بیاید، ما مردم ایران، امروز فرزند تو را یاری میکنیم.
باز تأکید میکنم که امام امت، پیر جماران را تنها نگذارید؛ آن امامی که ما را از ظلم و ستم شاهنشاهی رهایی داد. پس همیشه پشتیبان او باشید. نگذارید خون شهدا پایمال شود. نگذارید اسلحه گرم من سرد شود. اسلحهام را بردارید و راه من و همرزمانم را ادامه دهید. انتقام خون شهدا را از صدام بگیرید و این خائن را به سرنوشت شاه مبتلا کنید.
خدمت پدر و مادر عزیزم که خیلی برای من زحمت کشیدند، سلام عرض میکنم و امیدوارم که من را حلال کنند و مادر جان شیرت را حلالم کن.
و سلام خدمت برادران عزیزم میرسانم و میگویم برادرانم اگر شما از دست من ناراحتی دیدید، حلالم کنید.
و سلام خدمت خواهر مهربانم. انشاءالله که از برادرش قدرتالله راضی است.
به تمامی قوم و خویشان سلام مرا برسانید و بگوئید که مرا حلال کنند.
مادرم، پدرم و برادرم نکند موقعی که خبر شهادت مرا شنیدید، بلند گریه کنید و آنگاه دشمنان انقلاب سوءاستفاده کنند. دوست دارم موقعی که بدنم را میخواهند در قبر بگذارند در انظار مردم بگوئید: خدایا این هدیه ناقابل را قبول کن که من خیلی خوشحال میشوم.
مطلبی که به شما میگویم این است که همیشه در جبهه حضور پیدا کنید که ما پیروزیم و راهی که امام خمینی میرود، شما نیز بروید و پشتیبان انقلاب باشید، چون ما زیاد شهید دادیم تا انقلاب به ثمر رسیده است.
و برادر جان امرالله شما باید بعد از شهادت من از پدر و مادرم مواظبت کنید که ثواب بزرگی دارد.
وصیت من به شما این است که مرا در گلزار شهدای الیگودرز در کنار قبر شهید «اسدالله مسلمی» به خاک بسپارید و حلالیت من را از تمام دوستان و آشنایان و همسایگان و همه و همه بطلبيد. خداحافظ. دیدار بعدی روز قیامت. موفق باشید.
حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست. افتخار میکنم، افتخار میکنم، افتخار میکنم به شهادت میرسم.
انتهای خبر/