فرازی از وصیتنامه شهید «سید نظامالدین حیاتالغیب»؛
هوشیار باشید در برابر وسوسه شیطان
شهید «سید نظامالدین حیاتالغیب» در وصیتنامه خود نوشته است: بیدار باشید که حتی تا آخرین لحظه عمر شیطان ما را رها نمیکند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی سفیرافلاک، شهید سید نظامالدین حیاتالغیب در یکم بهمنماه سال ۴۸ در روستای چگنی از توابع شهرستان خرمآباد از پدری بهنام سیدقربالدین و مادری بهنام معصومه متولد شد. تحصیلات خود را تا چهارم متوسطه ادامه داد و در یکم بهمنماه سال ۶۶ در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم و سینه به شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش در بهشت رضای شهر خرمآباد به خاک سپرده شد.
این شهید والامقام در وصیتنامه خود نوشته است:
با درود فراوان به نائب امام زمان (ع) خمینی بتشکن، این امید انقلاب، این قلب تپنده امت اسلامی و با درود به روان مطهر شهیدان به خون خفته راه حسین (ع) و به امید پیروزی رزمندگان اسلام و به امید روزی که پرچم توحید در سراسر کشور به اهتزاز درآورده شود.
خداوندا! تو شاهد هستی که هدف ما در این جنگ اعتلای کلمه «الله» و سرنگونی تمام ستمگران و جنایتکاران و زورمداران و صدامیان است. این خونهای شهیدان بهخاطر این ریخته میشود تا زمینه حکومت عدل اسلامی به دست توانای حجت خدا، امام زمان (عج) آماده گردد. با ظهور حضرتش جهان و جهانیان باشند.
اینک این واقعه را همچون روز روشن میبینم که به گفته امام امت میفرماید: «صدام رفتنی است» جوانهای ما با دینی محکم و استوار و پایدار و با نیتی خالص به جبههها میآیند و جان خود را در راه حق از دست داده و شهید میشوند. بدانید در هر جایی باشید کاسه عمر شما لبریز میشود.
بیدار باشید که حتی تا آخرین لحظه عمر شیطان ما را رها نمیکند و حتی ممکن است که شما فردی با ایمان و با خدا باشید که با لبی تشنه و سری از تن جدا، جان خود را در راه اسلام داده و به یاد طفل سِقط شده حضرت فاطمه زهرا (س) و به یاد فرق شکافته مولا علی(ع) اشک بریزید و نیز شکر خدای را به جا آورید که این امانت الهی را اینگونه تربیت کردید و تقدیم او نمودید. الها! تو را شکر میگویم که مرا به جایگاه عاشقان و تشنگان دیدارت و شهادت در رهت رهنمون کردی.
پروردگارا! مولاجان! دوست دارم تو را و میستایم که راه شهادت را بر من گشودی. مولاجان! دوست دارم در رهت، در رسیدن به لقایت نه یکبار، بلکه صدها بار این جسم بیارزشم را، گلولههای سرخ و آتشین و ترکشهای توپ و خمپاره دشمنانت بدرند و پارهپاره کنند تا وجود خاکیم را نابود سازند و عاشقانه بسوزم و به تو بپیوندم.
ای امت حزبالله! برایم دعا کنید و از خدا بخواهید که قربانی شدن در رهش را و هدیه این خون بیارزش را در راه اسلام و قرآن از این حقیر بپذیرد و به لطف کرمش قبول بفرماید و اگر جنازهام به دستتان رسید مرا نخست به منزل پدرم ببرید و در آنجا قدری مصیبت حضرت علیاکبر حسین (ع) خوانده شود تا به یاد واقعه جانسوز کربلای حسین (ع) بیفتد و اشک بریزد باشد که مورد شفاعت آن بزرگوار واقع شویم.
از شما امت شهیدپرور میخواهم که با دلی شکسته دعا کنید و از خداوند بخواهید که فرج آقا امام زمان (عج) را هرچه زودتر نزدیک بفرماید و دعا کنید که پیرجماران را تا ظهور آقا سلامت بدارد و هرچه زودتر آتش جنگ را به نفع ایران اسلامی و مسلمین جهان به پایان برساند».
انتهای خبر/